پایگاه خبری خانه فوتبال:

ماجرای عجیب یک قاتل که خود را مقتول نشان داد.قاتل مخوف کیست.پرونده قاتل های عجیب هر روز در جهان به جریان می افتد.قاتل ترسناک هر روز بیشتر می شود.

راز قاتل برادرکش لو رفت

اعتماد|مردی بعد از اینکه برادرش را کشت، خودش را پنهان کرد تا وانمود کند او به قتل رسیده و برادرش جنایتکاری فراری است.
22 اسفند سال 1400 دختر و پسری جوان با مراجعه به یکی از کلانتری‌های اصفهان از مفقودشدن چند روزه پدر خود خبر دادند و عنوان کردند تنها عمویشان که در خارج از کشور زندگی می‌کرده به تازگی به ایران آمده و پدرشان با خودروی وی به بیرون رفته و دیگر به خانه مراجعه نکرده و به احتمال زیاد پدر آنها توسط برادر خود به قتل رسیده است.
پس از این اظهارات پرونده‌ای تشکیل و برای تحقیقات بیشتر به پلیس آگاهی استان اصفهان ارجاع شد و تیمی از کارآگاهان به جست‌وجو برای یافتن سرنخ هایی از این ماجرا پرداختند.
جستجوهای کارآگاهان ادامه داشت تا اینکه خودرویی که شاکیان مشخصات آن را اعلام کرده بودند به صورت بلاصاحب در اطراف یکی از شهرهای اصفهان کشف و مشخص شد خودرو متعلق به برادر بزرگتر بوده و توسط خود او در این مکان رها شده است.

تمام شواهد و قرائن و سرنخ‌های پلیس حاکی از این بود که برادر بزرگتر، برادر کوچکتر خود را به قتل رسانده و فرزندانش برای اینکه پدرشان گرفتار نشود داستان را وارونه جلوه داده و عموی خود را قاتل پدر خود معرفی کرده‌اند اما از طرفی دیگر هیچ گونه ردی از فرد قاتل و جنازه مقتول وجود نداشت با این حال پرونده همچنان مفتوح بود و کارآگاهان به جست‌وجوهای خود در این زمینه ادامه دادند تا اینکه با گذشت 2 سال از وقوع حادثه رد پای برادر بزرگتر که با هویت جعلی در یکی از شهر های شمالی کشور به صورت مخفیانه زندگی می‌کرد، پیدا شد.
با پیدا شدن مدارک و مستنداتی مبنی بر مخفیگاه برادر بزرگتر بلافاصله تیمی از کارآگاهان اداره جرایم جنایی این پلیس پس از اخذ مجوز از مرجع قضائی به محل اعزام و آذر ماه سال جاری در یک عملیات ضربتی فرد مذکور را دستگیر و به اصفهان منتقل کردند.
متهم با اینکه در بازجویی‌ها از جرم قتل برادر خود طفره رفته و به دنبال منحرف کردن دوباره کارآگاهان بود اما نهایتاً هنگامی که با مدارک و مستندات محکم پلیس مواجه شد لب به اعتراف گشود و با اقرار به قتل برادر کوچکتر خود عنوان کرد روز حادثه با برادرم به دفتر کارم رفته و آنجا بر سر مسائل مالی و ارث و میراث با او به مشاجره پرداختم و در همین حین او را به درون چاه 18 که در دفترم بود، پرت کردم و سپس دو متر از چاه را با بتن پر کردم و بعد روی آن نخالخه ساختمانی ریختم و برای صحنه سازی خودرو را در خارج از اصفهان رها کردم و خودم هم به یکی از شهر های شمالی کشور متواری شدم تا جوری صحنه سازی شود که برادرم من را به قتل رسانده و به خارج از کشور رفته است.

با اعتراف صریح متهم به قتل، کارآگاهان به محل دفتر وی اعزام شدند و با استفاده از دستگاه های مجهز توانستند طی 6 شبانه روز کار حفاری نهایتاً جسد مقتول که برادر 55 ساله قاتل بود را از داخل چاه بیرون بکشند.
با پیدا شدن جسد مقتول و اعترافات قاتل، پرونده تکمیل شد و فرزندان متهم که در محل قتل حضور داشته و نسبت به پنهان کردن جسد و همچنین فراری دادن پدر خود با او همکاری داشتند و همچنین با طراحی سناریوی قتل پدر خود قصد گمراه کردن پلیس و اخلال در پرونده قتل داشتند، دستگیر و هر 3نفر برای انجام اقدامات قانونی تحویل مرجع قضائی شدند.

راز هولناک یک قاتل شوکه شده در دادگاه رو شد

زمستان سال ۱۴۰۰ مرد جوانی به نام بهروز در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 مدعی شد همسرش و مردی غریبه را با ضربه‌های چاقو مجروح کرده است.
پس از این تماس مأموران پلیس و اورژانس به خانه او در منطقه اسلامشهر رفتند. با انتقال مجروحان به بیمارستان، مرد 34 ساله به خاطر شدت جراحات وارده و خونریزی شدید جان باخت.
در ادامه مأموران برای روشن شدن ابعاد پنهان این حادثه به تحقیق از متهم پرداختند و او را تحت بازجویی قرار دادند.
مرد جوان گفت: وقتی وارد خانه‌ام شدم و آن مرد غریبه را دیدم، آنقدر عصبانی شدم که در لحظه تصمیم گرفتم او و همسرم را بکشم.
پس از اظهارات متهم، مأموران تحقیقات خود را درباره ادعای این مرد آغاز کردند و با بررسی تلفن‌های همراه مقتول و زن جوان دریافتند آنها از چند ماه قبل با هم در ارتباط بوده‌اند به طوری که طی سه روز بیش از 170 بار با هم تماس تصویری برقرار کرده‌اند.
به این ترتیب مأموران به سراغ خانواده مقتول رفتند اما مشخص شد او نیز متأهل بوده است. همسر مقتول در جریان تحقیقات به مأموران گفت: شوهرم مهندس بود. ما وضع مالی خوبی داریم و مشکل و اختلافی هم با همسرم نداشتم تا اینکه چند هفته قبل متوجه شدم با زن جوانی به نام نسترن ارتباط پنهانی دارد. آن زن مدام به همسرم زنگ می‌زد و دست از سرش برنمی‌داشت.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه قاتل چه گذشت

قاتل

در ابتدای این جلسه مادر مقتول درخواست قصاص کرد، پس از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: این دومین‌باری بود که همسرم به من خیانت می‌کرد. بار اول در دادگاه کیفری اسلامشهر به شلاق محکوم شد و من خیال کردم تنبیه شده است و به خاطر دو دخترم او را بخشیدم اما انگار برایش درس عبرت نشده است و دوباره به من خیانت کرد.
وی در تشریح روز حادثه گفت: بعد از آن ماجرا مدتی زندگی عادی داشتیم تا اینکه از چند هفته قبل از این حادثه دوباره به رفتارهای نسترن مشکوک شده بودم، وقتی مخفیانه تلفنش را بررسی کردم متوجه شدم با شماره‌ای که به اسم یک زن ذخیره کرده بود بارها تماس تصویری برقرار کرده است.
وقتی از او درباره آن زن پرسیدم گفت تازه با او دوست شده است. یک روز پیش از این حادثه با نسترن تماس گرفتم که گفت در محل کارش حضور دارد اما شب وقتی به خانه آمدم متوجه شدم اصلاً آن روز سر کار نرفته بوده است.فردای آن روز باز با همسرم تماس گرفتم که باز هم مدعی شد سر کارش حضور دارد. همان موقع به خانه برگشتم تا ببینم راست می‌گوید یا نه. وقتی به خانه رسیدم با دیدن من رنگش پرید و ترسیده بود، داشتم خانه را می‌گشتم که همسرم ناگهان به داخل حمام رفت و در را قفل کرد. همان موقع با باجناقم تماس گرفتم تا به خانه‌ام بیاید و شاهد ماجرا باشد.
از شدت عصبانیت در حمام را شکستم و ناگهان با مردی که کت و شلوار به تن داشت روبه‌رو شدم. دیوانه شده بودم، با چاقو هر دو آنها را زدم، در همین موقع باجناقم سر رسید و جلویم را گرفت، بعد هم با پلیس تماس گرفتم و موضوع را گفتم و خودم را تسلیم کردم. حالا هم از کاری که کرده‌ام پشیمان و ناراحت نیستم چون مستحق مرگ بود و اگر از زندان آزاد شوم حتماً نسترن را هم می‌کشم.

با پایان دفاعیات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: