پایگاه خبری خانه فوتبال:

به گزارش نامه نیوز، علی لطیفی پیشکسوت استقلال درباره زد و بند و فساد در فوتبال ایران، قراردادهای مشکوک باشگاه های ایرانی با مربیان و بازیکنان خارجی، حضور مدیران غیرفوتبالی در راس باشگاه ها و دستاوردهای مربیان خارجی در فوتبال ایران با خبرنگار فوتبال و فوتسال گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان، به گفت و گو پرداخت.

نمی توانیم برانکو و شفر را به خاطر جدایی شان سرزنش کنیم

ما نمی‌توانیم برانکو و شفر را به خاطر جدایی شان سرزنش کنیم، زیرا آن‌ها در جا‌هایی مقصر بودند، اما مدیران پرسپولیس و استقلال هم در جدایی این ۲ مربی بی تقصیر نبودند، البته در این میان بزرگترین قربانی هواداران پرسپولیس و استقلال بودند و این را بدون هیچ تعارفی می‌گویم، زیرا هواداران این ۲ تیم بیشترین آسیب را از جدایی و یا جدا نشدن به موقع مربیان می‌بینند.

برانکو وقتی به پرسپولیس آمد که هیچ جای دنیا او را نمی خواستند

در وهله اول هیچ یک از مربیان خارجی روی اصول و کار کارشناسی جذب نمی‌شوند و این موضوع در رابطه با جذب بازیکنان خارجی هم صدق می‌کند و کمتر اتفاق می‌افتد که تیمی با اصول و کارشناسی شده بازیکن خارجی جذب کند. هر چقدر که هوش فوتبالی مدیران باشگاه‌های ما پایین است، مربیان و بازیکنان خارجی و مدیر برنامه‌های آن‌ها بسیار باهوش هستند. پیش از این که برانکو به پرسپولیس بیاید، هیچ خواهانی در هیچ جای دنیا نداشت و به دلیل داشتن سابقه‌ در فوتبال ایران، از توانایی های فوتبال ما شناخت کافی داشت و با فرهنگ ایران آشنا بود. او پیش از پیوستن به پرسپولیس به عنوان مربی و سرمربی در تیم ملی فعالیت می‌کرد و با شناختی که داشت وارد فوتبال ایران شد. مسلما اگر برانکو در همان برهه از کشور دیگری پیشنهاد بهتری دریافت می‌کرد، به پرسپولیس نمی‌آمد.

 

برانکو خیلی زود فراموش کرد پرسپولیسی ها چقدر پشت او بودند

به هر حال آمدن برانکو به فوتبال ایران پیامد‌های مثبتی داشت زیرا او پس از چندین سال توانست پرسپولیس را به یک قدرت درجه یک در فوتبال ایران تبدیل کند و حتی پرسپولیس را به فینال آسیا هم رساند، اما در قضیه جدایی، می‌توانیم برانکو را تا حدودی مقصر بدانیم. برانکو در پرسپولیس توانست نامش را به عنوان یک مربی درجه یک در آسیا مطرح کند. حمایت‌های طرفداران و پیشکسوتان پرسپولیس از او باعث شد تا برانکو به یک مربی شناخته شده در فوتبال آسیا مطرح شود و در نتیجه با یک قرارداد بسیار خوب به الاهلی رفت. به اعتقاد من تقصیر برانکو این بود که خیلی زود فراموش کرد پرسپولیسی‌ها چقدر پشتش بودند تا او به برانکو تبدیل شد. از طرف دیگر مدیریت هم در جدایی او مقصر بود، زیرا برانکو خیلی وقت حقوقی نگرفته بود و اگر همین حالا از او درباره جدایی اش از پرسپولیس سوال کنید، دلیلش را پرداخت نشدن مطالباتش عنوان می‌کند، اما من اطلاع دارم که برانکو دقیقا از چند ماه قبل وسایلش را از ایران خارج کرده بود. یعنی اگر برانکو تمام و کمال پولش را می‌گرفت هم همکاری اش با پرسپولیس تمام شده بود.

 

برانکو گفته بود"اگر جای دیگر یک دلار بیشتر بدهد از پرسپولیس می روم"

برانکو از طریق مدیربرنامه هایش به دنبال پیدا کردن یک تیم بود و حتی از او نقل قول شده که گفته اگر جای دیگر یک دلار بیشتر به من بدهند، از پرسپولیس می‌روم؛ بنابراین او همانند تیم ملی، پرسپولیس را نیز سکوی پرتاب کرد. درباره شفر قضیه مبهم‌تر است، زیرا او سابقه فوتبالی برانکو در ایران را نداشت و یک مربی تمام شده بود که با یک قرارداد عجیب و غریب به فوتبال ایران آمد. در سال اول حضورش در ایران، منصوریان خوب نتیجه نگرفت و جدا شد. شفر هدایت تیم را برعهده گرفت و توانست با بازیکنان فوق العاده‌ای که آن فصل در استقلال بودند نتایج قابل قبولی بگیرد و فوتبال خوبی به نمایش بگذارد. در زمان منصوریان بازیکنان خیلی خوبی جذب شده بودند و اگر او در تیمش از یک ترکیب ثابت استفاده می‌کرد، می‌توانست مانند شفر نتیجه بگیرد. ما در استقلال نبودیم و نمی‌دانیم چه اتفاقی افتاد، اما منصوریان در آن دوره بازیکنان خوبی جذب کرده بود.

 

قرارداد شفر وحشتناک بود و هیچ جا به او چنین پولی پرداخت نمی‌کردند

قرارداد شفر وحشتناک بود و هیچ جا به او چنین پولی پرداخت نمی‌کردند. مدیرانی که در راس باشگاه‌ها قرار می‌گیرند، به هیچ وجه دلشان برای پول بیت المال نمی‌سوزد و از آن جا که این پول از جیب خودشان نمی‌رود، برایشان اهمیتی ندارد که قرارداد‌ها چگونه بسته می‌شوند. نمی‌خواهم مدیران باشگاه‌ها را متهم کنم اما بدون تعارف و شک و تردید می‌گویم که در قرارداد شفر افراد زیادی دخیل بودند و فساد‌های بی شماری در آن اتفاق افتاد. پول‌هایی در این زمینه رد و بدل شد که برای همه عجیب بود. پسر شفر قرارداد نجومی بسته بود و مطمئن باشید غیر از شفر و پسر او، افراد زیادی بودند که از این قرارداد سود بردند. احتمال می‌‌دهم مدیرعامل وقت نیز در این فساد هیچ نقشی نداشته است.

 

برای جذب مربیان و بازیکنان زد و بندهای زیادی صورت می گیرد

در قرارداد مهاجم برزیلی پرسپولیس نیز چنین شرایطی دیده می‌شود و متاسفانه هیچ کسی پاسخگو نیست. یک بازیکنی به پرسپولیس آمده و ۵۵۰ هزار دلار قرارداد بسته، این پول برای بیت المال و مردم است. ۵۵۰ هزار دلار در فوتبال روز دنیا رقم کوچکی است، اما وقتی همین پول را به ریال تبدیل کنید، رقم هنگفتی می‌شود که می‌تواند بسیاری از مشکلات پرسپولیس را برطرف کند. همانگونه که مبلغ قرارداد شفر می‌توانست خیلی از مشکلات باشگاه استقلال را حل کند. در زمینه جذب مربیان و بازیکنان فساد اتفاق می افتد و این فساد بیش از هر جای دیگری در ۲ باشگاه پرسپولیس و استقلال است. مدیریت قبلی پرسپولیس باید در این زمینه پاسخگو باشد، زیرا وقتی روشن شود که پول‌ها در کجا و برای چه هدفی خرج شده، کسی بی دلیل متهم نمی‌شود. حتی خود بازیکن خبر ندارد که چگونه قرارداد ۵۵۰ هزار دلاری بسته شده و می‌گوید که مبلغی به مراتب کمتر از این دریافت می‌کند، اما همچنان مشخص نیست که بقیه پول کجا رفته است.

 

کی روش دچار تصورات نادرستی شد و فکر می کرد هر چه می گوید باید انجام شود

فوتبال ایران دچار افراط و تفریط شده و در واقع صفر یا ۱۰۰ هستیم. مدیران ما در برخی موارد می‌گویند هر چیزی که ما می‌گوییم باید انجام شود که این بیشتر درباره مربیان ایرانی انجام می‌شود، اما در رابطه با مربیان خارجی، مدیران ما که فوتبالی نیستند، تصورشان این است که باید همه چیز را در اختیار مربیان خارجی قرار دهند. یکی از بزرگترین مشکلات فوتبال ما در یک دهه گذشته همین رویکرد و نگاه نادرست مدیران ما بوده که نمونه بارز و مشخص آن شخص کی روش بود. کی روش روزی که به ایران آمد نمی‌دانست که باید چنین کار‌هایی بکند. تصور او این بود که مانند همه جای دنیا تحت سیطره فدراسیون فوتبال است و وظیفه‌ای که دارد را انجام می‌دهد و فدراسیون بر عملکرد او نظارت می‌کند، اما از همان روزی که او آمد و دید هر اتفاقی می‌افتد به او می‌گویند، آقای کی روش ما چه کنیم، او دچار این تصور اشتباه شد که هیچ کس در دنیا بهتر از او نیست و هر نظری که دارد باید اتفاق بیفتد

 

کی روش ساختار دفاعی را درست کرد، اما نه ما را قهرمان جام ملت ها کرد و نه از مرحله گروهی جام جهانی صعود کردیم

در حال حاضر هواداران کی روش می‌گویند که اگر او همچنان سرمربی تیم ملی بود، فلان اتفاقات می‌افتاد، اما نباید فراموش کنیم که کی روش ۸ سال در فوتبال ما بود. صد البته در زمان او ساختار دفاعی ما که همواره دچار اشکال بود، منسجم شد اما او نه تیم ملی ما را قهرمان آسیا کرد و نه از مرحله گروهی جام جهانی صعود کردیم. کی روش ۸ سال فرصت داشت، بدون هیچ دستاوردی. این که ادعا می‌کنیم چند سال است در رده نخست آسیا قرار داریم هیچ ارزشی ندارد، زیرا در گذر زمان به قهرمانی‌ها و افتخاراتی که یک تیم به دست آورده است نگاه می‌کنند. اگر هزاران سال در صدر رنکینگ آسیا و حتی جهان باشیم، اما قهرمانی به دست نیاوریم، اول بودن ما هیچ ارزشی ندارد.

 

مربیان خارجی کمی باهوش باشند، کنترل مدیران را به دست می گیرند

واقعیت فوتبال ما این است که با حضور مدیران غیر فوتبالی که در باشگاه‌های ایرانی فعالیت می‌کنند، کافی است مربیان خارجی کمی باهوش باشند تا کنترل مدیران را به دست بگیرند و به راحتی برنامه هایشان را پیاده کنند. یک نمونه آن هم کی روش است که وقتی تیم ملی با یک برند لباس قرارداد بست، از نظر کی روش آن برند ضعیف و بی کیفیت بود، اما به فاصله فقط یک هفته که آن برند به کی روش ۱۵۰ هزار دلار پول پرداخت کرد، ضعیف‌ترین برند دنیا به بهترین برند دنیا تبدیل شد. مربیان دیگر نیز به همین گونه هستند و بازیکنانی را می‌آورند که در هیچ جای دنیا هیچ مشتری ندارند، اما از آن جایی که نظارتی بر عملکرد آن‌ها نیست و مدیران فوتبالی نیستند و فکر می‌کنند هر چیزی که مربی خارجی بگوید درست است، راه را برای مربیان خارجی باز می‌گذارند تا از لحاظ فنی، حاشیه‌ای و جذب بازیکنان هر کاری بخواهند انجام بدهند. در حالی که در فوتبال دنیا شرایط این گونه نیست که مدیران هر بازیکنی که مربی بخواهد را چشم بسته جذب کنند و در تمام باشگاه‌ها کمیته فنی یا مشاوران قوی حضور دارند که درباره درخواست مربی تصمیم گیری می‌کنند. نمونه بارز این موضوع هم در باشگاه‌های بارسلونا، رئال مادرید، منچستر یونایتد و منچستر سیتی به چشم می‌خورد. اگر باشگاه های بزرگ دنیا کمیته نداشته باشند، افراد مطمئنی نزدیک به مدیریت هستند که درباره بازیکنی که مربی خواستار جذب آن شده، تحقیق و کارشناسی می‌کنند و این طور نیست که بدون تحقیق بازیکنی که رزومه خوبی ندارد را به تیم بیاورند، یک مبلغ هنگفتی به او بدهند و بعد از مدتی مجبور به کنار گذاشتنش شوند.

 

بازیکنان باید به اندازه مبلغی که صرف جذبشان شده، بازدهی داشته باشند

با یک تحقیق نه چندان مفصل به راحتی متوجه می‌شویم که در این سال‌ها چه مقدار ارز به ناحق از کشور ما خارج شده است. البته هزینه کردن در فوتبال هیچ اشکالی ندارد، زیرا فوتبال ورزش تاثیرگذاری است که هر چقدر برای آن هزینه شود برمی گردد، اما روال کار در فوتبال دنیا این گونه است بازیکنانی که جذب می‌شوند، باید به اندازه مبلغی که صرف جذبشان شده است، بازدهی داشته باشند.

 

مربیان و بازیکنان خارجی در فوتبال ایران مطرح می شوند و با قراردادی بهتر راهی تیم های حاشیه خلیج فارس می شوند

برانکو و شفر از حضور در کشور‌های عربی نفع مادی زیادی بردند. باشگاه‌های عربی متمول‌تر از باشگاه‌های ایرانی هستند و در طول تاریخ فوتبالشان مربیان بزرگی را استخدام و اخراج کرده اند. آن‌ها به دلیل ثروت هنگفتی که دارند، پول‌هایی که خرج می‌کنند خیلی به چشم نمی‌آید. در فوتبال ایران که پول زیادی در آن نیست، مربیان و بازیکنان خودشان را مطرح می‌کنند و پس از مدتی به راحتی جدا می‌شوند، اما اگر نوع بستن قرارداد‌ها حرفه‌ای باشد، هیچ مربی و بازیکنی نمی‌تواند مانند برانکو و شفر که تا پیش از آمدن به ایران هیچ مشتری نداشتند و با آمدن به تیم‌های ایرانی خودشان را مطرح کنند و بدون پرداخت هیچ مبلغی به باشگاه‌های خود جدا شدند. در هیچ جای دنیا چنین قرارداد‌های آماتور گونه‌ای بسته نمی‌شود. عجیب‌تر از هر چیزی این است که چنین صحبت‌هایی هر سال تکرار می‌شود و کارشناسان درباره نحوه بسته شدن قرارداد‌ها تذکر می‌دهند، اما هر سال قرارداد‌ها به همین صورت بسته می‌شود.

 

مدیران غیرفوتبالی ما مشاوران فوتبالی انتخاب نمی کنند

راحت‌ترین کار برای مدیران فوتبالی ما این است که یک مشاور کاربلد و فوتبالی در کنار خودشان داشته باشند تا راهکار‌ها را به آن‌ها یاد دهند. متاسفانه علاوه بر این که مدیران ما غیرفوتبالی هستند، مشاوران آن‌ها نیز سررشته‌ای در فوتبال ندارند و مشاوره‌های نادرستی به آن‌ها می‌دهند و تنها هدف آن‌ها کسب پول است. این موضوع را بی تعارف می‌گویم و حاضرم در باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس اسم بیاورم. مدیرانی که در راس باشگاه‌ها قرار می‌گیرند اگر در باشگاه پرسپولیس از پیشکسوتانی، چون علی کریمی، مهدی مهدوی کیا، علی دایی و کریم باقری که سابقه بازی در فوتبال اروپا را دارند و امتحان هایشان را پس داده اند استفاده کنند و در استقلال هم از اشخاصی، چون جواد زرینچه و فرهاد مجیدی و بسیاری از بازیکنان دیگر می‌توانند به باشگاه‌ها کمک کنند و مشاوره‌های خوبی به مدیران بدهند، اما مدیران ما مشاورانی انتخاب می‌کنند که هیچ کسی آن‌ها را نمی‌شناسد و اگر مشاوران شناخته شده انتخاب می‌کنند، فقط برای رفع تکلیف و راضی کردن مردم این کار را می‌کنند.

 

باید از باشگاه های بزرگ دنیا الگو بگیریم

اگر می‌خواهیم فوتبال ما پیشرفت کند باید از باشگاه‌های بزرگ دنیا الگو بگیریم. بارسلونا از اشخاصی در بدنه باشگاه و سیستم مدیریتی استفاده می‌کند که از بهترین بازیکنان این تیم بودند و در زمان بازیگری از برترین بازیکنان دنیا بودند. در رئال مادرید، منچستر یونایتد نیز روال کار به همین صورت است. در فوتبال ایتالیا و مدیر تیم بزرگی مانند میلان یک غیر ایتالیایی است. مدیر میلان یک اقتصاددان چینی است، اما پائولو مالدینی را به میلان می‌آورد. آیا در فوتبال ما هم شرایط این گونه است؟ مسلما نه. در فوتبال ما مدیرش که غیر فوتبالی است افراد غیر فوتبالی می‌آورد و اگر هم آن شخص فوتبالی باشد، توجهی به او نمی‌کند. متاسفانه مدیر هم فوتبالی باشد، با اتکا به سابقه فوتبالی و ادعا‌های زیادی که دارد، رویکرد دیکتاتور مابانه‌ای در پیش می‌گیرد و فکر می‌کند همیشه کار‌ها را به درستی پیش می‌برد، اما اینطور نیست و اگر در فوتبال ما کار‌ها به درستی پیش می‌رفت، با پتانسیلی که داریم، هر دوره مدعی قهرمانی در جام ملت‌ها و صعود از مرحله گروهی جام جهانی بودیم.

 

نباید شخصی مانند کی روش را به ایران می آوردیم

فارغ از توانمندی کی روش نباید شخصی مانند او را به ایران می‌آوردیم و به اندازه‌ای به او پول می دادیم که هیچ جای دنیا نصف آن پول را هم به او نمی‌دادند و به همین قانع باشیم که چندسالی در رنکینگ تیم اول آسیا باشیم. ما با این همه ظرفیتی که داریم در جام ملت‌ها هیچ توفیقی نداشتیم و در جام جهانی هم نتوانستیم از گروهمان صعود کنیم. اگر کشوری مانند امارات بودیم، می‌توانستیم از نتایجی که کی روش گرفت راضی باشیم، اما ما ایرانی هستیم؛ یعنی کشوری با ۸۰ میلیون جمعیت و استعدا‌های سرشار و بی بدیل. خیلی سخت است که چنین استعداد‌هایی که داریم را بتوانیم در کشور‌های دیگر پیدا کنیم. مگر در کشور‌های خاصی مانند برزیل و آرژانتین و کشور‌های صاحب سبک در فوتبال اروپا.

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: