پایگاه خبری خانه فوتبال:

نشریه بیلد آلمان با دژاگه مصاحبه‌ای انجام داده است که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید:

* من در بوندس لیگا برای هرتابرلین و ولفسبورگ و در لیگ برتر برای فولهام بازی کردم و کاپیتان تیم ملی ایران بودم. بنابراین بسیاری از حریفان در تقابل با من انگیزه خاصی دارند و می‌خواهند خودشان را نشان بدهند. در آلمان و انگلیس فضا و زمان بسیار بیشتری داشتم. علاوه بر این، مردم در ایران حتی نسبت به اروپا بیشتر دیوانه فوتبال هستند.

* {امکان بازگشت به آلمان} البته بازی در یک باشگاه حرفه‌ای آلمان بسیار خوب خواهد بود. آماده هرچیزی هستم اما مثل گذشته خودم را تحت فشار قرار نمی‌دهم. واقعیت این است که من حتی در ۳۴ سالگی هنوز در فرم عالی هستم.

* صادقانه بگویم؛ من فوتبالم را مدیون ماگات هستم. هر روز خدا را شکر می‌کنم که این مربی را در سن بسیار مهمی داشتم (دژاگه ۱۹ ساله بود که در سال ۲۰۰۷ از هرتا به ولفسبورگ منتقل شد)

* وقتی قراردادم را در ولفسبورگ امضا کردم (فوریه ۲۰۰۷) هنوز «کلاوس اوگنتالر» مربی بود. در تعطیلات تابستانی فهمیدم که ماگات قرار است سرمربی شود. البته، من او را می‌شناختم، اما هرگز روش‌هایش را نمی‌دانستم. بنابراین وقتی دوستانم می‌گفتند "انتخاب مربی جدید را تبریک می‌گویم و از این مربی لذت ببر" منظورشان را نمی‌فهمیدم!

* {سخت ترین تمرینات ماگات} در همان روز اول تمریناتم، از او هشدار گرفتم، هشدارهایی بی‌رحمانه. تمرینات ماگات بسیار سخت بود. مثلاً او به ما می‌گفت در حالی که یک نفر را کول کرده‌ایم با یک پا از پله‌ها بالا برویم. یا یک حرکت را ۱۰۰ بار انجام دهیم. با این حال نه تنها تمرینات سخت ماگات، بلکه ذهنیت او هم به بازی من فرم و جهت داد.

* بعد از قهرمانی‌مان ماگات تصمیم به جدایی گرفت و از ما خداحافظی کرد. ما بازیکنان یک به یک با او دست دادیم و برای او در شغل بعدی‌اش در شالکه آرزوی موفقیت کردیم. زمانی که نوبت من شد و حرف‌هایم را زدم، او به من گفت: «بدو و دو سه بار سرت را به تیرک بکوب». من در ابتدا گیج شدم، چون متوجه منظورش نشدم. از او پرسیدم که منظورش چیست و او گفت: «تو فوتبالیست بزرگی هستی و هر چیزی که لازم است را داری، اما آخر سر باید روی مغزت کار کنی. باید بیشتر از این حواست را به فوتبال بدهی و با تمرکز بیشتری کار کنی». من هم تا به امروز به نصیحتش گوش کرده‌ام.

* ولفسبورگ همیشه در قلب من است و من می‌توانم تصور کنم که یک روزی در یک پستی به این تیم برگردم.

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: