پایگاه خبری خانه فوتبال:

به گزارش خانه فوتبال، علیرضا نیکبخت در صفحه شخصی خودش در اینستاگرام و در یک گفتگوی زنده به شرح ماجرای پرسپولیسی شدنش در لیگ پنجم پرداخت.

شرح نیکبخت در مورد روز قرارداد:

یک روز مانده به پایان نقل و انتقالات من رفتم به به دفتر باشگاه و دفتردار من را نشناخت و به اشتباه گفت تو فلانی هستی، ولی من گفتم نه، من علی نیکبختم. بعد متوجه شدم که آقای X که نمی‌خواهم اسمش را بیاورم رفته است عیادت آقای امیدوار رضایی که یک کسالتی داشت و مدیرعامل و سرمربی وقت به همراه نظری جویباری به عیادت او رفته بود. من هم خیلی عصبی بودم و گفتم با من قرار گذاشته‌اند، ولی پاشدند رفتند یک جای دیگر. وقتی از باشگاه خارج شدم خشایار محسنی که دستیار آری‌هان بود به من زنگ زد و گفت شنیدم بدون امضای قرارداد از باشگاه استقلال خارج شدی. اصلاً تعجب کردم که از کجا فهمیده و به او گفتم که قرار است فردا برگردم و امضا کنم، ولی به من گفت فردا نقل و انتقالات تمام می‌شود و فرصتی برای امضا نداری. گفت بلند شو و به باشگاه پرسپولیس بیا و گفتم چه خبر است گفت بیا و آقای آری‌هان تو را دوست دارد و می‌خواهد ببیندت. من گفتم بی‌خیال و دست از سرم بردار، ولی به من گفت بیا و فقط می‌خواهد تو را ببیند و کار خاصی ندارد. آن‌ها فکر می‌کردند به خاطر پول به توافق نرسیدم و نمی‌دانستند اصلاً جلسه‌ای برگزار نشد. گفتند بیا و فقط یک صحبت با انصاری فرد و آری‌هان انجام بده و چیز خاصی نیست. گفتم نمی‌آیم. گفت پول می‌خواهی؟ و من یک مبلغ زیاد گفتم تا سنگ بزرگ انداخته باشم و من را بیخیال شوند و گفتند باشه تو بیا صحبت می‌کنیم. گفتم من فقط می‌آیم و یک صحبت می‌کنم و خارج می‌شودم. حتی ۳۰ ثانیه نشده بود که از دفتر باشگاه استقلال خارج شدم. رفتم آنجا نشستم و اصلاً نفهمیدم چه شد که امضا کردم. بدون هیچ چک و چانه‌ای این اتفاق افتاد. وقتی تو در خانه از یکی عصبانی هستی می‌روی بیرون جلب کسی می‌شوی که به تو محبت می‌کند و حس می‌کنم برای من هم چنین اتفاقی افتاد و به قدری خوب با من صحبت کردند که نفهمیدم چکار کردم. وقتی در اتاق انصاری‌فرد را باز کردم که بیایم بیرون یکهو دیدم ۲۰ عکاس و خبرنگار پشت در بودند و شروع کردند به عکاسی و به همین راحتی تمام شد. من در قراردادم قید کرده بودم که اگر استقلال من را خواست اجازه دارم جدا شوم و به این تیم برگردم و هنوز برگه قراردادم را دارم و یک ماجرا از سر لجبازی بود. به پرسپولیس احترام می‌گذارم و خاطرات خوبی در این تیم دارم و وقتی با یک تیمی قرارداد می‌بندم نمی‌توانم برایش کم بگذارم. من در آن سه سال سخت‌ترین روز‌های زندگی‌ام را پشت سر گذاشتم و مراقب بودم که دل کسی را نشکنم و کسی از دستم ناراحت نشود.

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: