پایگاه خبری خانه فوتبال:

مهدی پاشازاده، مدافع نام‌آشنای فوتبال ایران در سال ۷۱ ستاره تیمی شد که محمود یاوری سرمربی‌اش بود. پاشازاده در اولین بازی ملی با انتخاب مرحوم یاوری کاپیتان تیم ملی جوانان شد. مسلماً او خاطرات خوبی از این مربی باسابقه دارد. با او درباره آن دوران و مسائل و حواشی فعلی گفت‌وگویی انجام دادیم که حاوی نکات جالبی است. 

دمپایی یا کتانی بدون جوراب جرم بود

اوایل دهه ۷۰ وقتی لیست تیم ملی جوانان اعلام شد برای مرحله اول اردو آقای شرکا سرمربی تیم جوانان استقلال اجازه نداد من سر تمرین تیم ملی بروم و گفت خودم با آقای یاوری صحبت می‌کنم چون الان برای بازی‌های تیم جوانان باید کنار ما باشی و مربی تیم بزرگسالان هم رویت حساب باز کرده است. چند روز قبل از اعزام تیم ملی جوانان به هندوستان سر تمرین تیم رفتم. یادم هست آقای یاوری برای انتخاب نهایی بازی درون‌تیمی گذاشته بود و خوشبختانه خوب کار کردم و یک گل هم زدم و با تیم جوانان به بازی‌های هندوستان اعزام شدم. اولین مسافرت خارجی‌ام بود. یادم هست روز اول که در خوابگاه مستقر شدیم، من با دمپایی رفتم سر میز شام که محمودخان به من گفت اینجا اردوی تیم ملی است و به هیچ عنوان دیگر با دمپایی در سالن غذاخوری نبینمت! بعدها فهمیدم آقای یاوری خیلی نسبت بنده محبت داشت وگرنه به صورت کلی پوشیدن دمپایی و بدتر از آن پوشیدن کتانی بدون جوراب جرم بود. محمودخان به شدت به نظم و انضباط حساس بود. در کل بازیکنانش باید همیشه لباس تمیز و ظاهری آراسته داشتند.

از حالا کاپیتان خودتی

در اولین بازی تیم ملی در هندوستان مهدی حسین‌زاده از استان گیلان کاپیتان بود که بین دو نیمه تعویض شد و آقای یاوری گفتند برای نیمه دوم بازوبند را بدهید به پاشا! قبل از بازی دوم تیم ملی که حسین‌زاده در ارنج نبود، از آقای یاوری سؤال کردند بازوبند کاپیتانی را به چه کسی بدهیم ایشان به من نگاه کرد و گفت حالا کاپیتان تیم خودتی! با اینکه مدت کمی بود افتخار شاگردی ایشان را پیدا کرده بودم، هنوز هم نمی‌دانم روی چه حسابی در آن تیم که پر از بازیکنان باسابقه بود، تصمیم گرفتند من کاپیتان باشم. 

خاطره جالبی که از ایشان دارم به شیراز برمی‌گردد. ما یک بازی تدارکاتی با تیم امید روسیه در شهر شیراز داشتیم و در یک هتل اسکان داده شدیم. اتاق‌ها تقسیم شده بود و در یک اتاق دو نفره سه بازیکن قرار داده بودند. تعداد بازیکنان اعزامی عدد ‌فرد شده بود که یا باید برای یک نفر یک اتاق می‌گرفتند یا آن یک نفر را در یکی از اتاق‌ها جا می‌دادند. از شانس کریم باقری آن یک بازیکن را در اتاق او قرار داده بودند. در عین حال یک اتاق سه نفر به آقای یاوری داده بودند که به جز خود محمودخان، آقای مالکی هم در همان اتاق اقامت داشت. بچه‌های تیم دور هم نشسته بودیم که می‌گفتیم خب چرا در اتاق سه نفر یاوری و مالکی باشند و در اتاق دو نفره کریم ۳ نفر؟ اگر یک نفر به خود آقای یاوری موضوع را بگوید، ایشان ترتیب اثر می‌دهد. کریم باقری هم رفت و همین مسئله را مطرح کرد. محمودخان به او گفت کی شیرت کرده بیایی این حرف را بزنی؟ که گفت هیشکی آقا! در کل دیالوگ جالبی ردوبدل شد. 

شروع استقلال خوب بود

همه می‌دانیم در ماه‌های گذشته باشگاه و تیم استقلال با چه مشکلات عجیب‌ و غریبی دست و پنجه گرم کردند. با در نظر گرفتن مشکلات عدیده، دیر شروع شدن تمرینات، بسته‌ بودن پنجره نقل و انتقالاتی و...  کسب پیروزی در اولین بازی با حساب اینکه تیم در پنج سال گذشته لیگ را بدون برد شروع کرده بود و استقلال در اولین گام حریفش را با نتیجه دو بر صفر شکست داد، شروع خوب و امیدوار کننده‌ای داشت. طبیعی است با اضافه شدن نفرات جدید و با انجام تمرینات و بازی‌های بیشتر شرایط استقلال بهتر می‌شود و امیدواریم با پشت‌سر گذاشتن فصلی موفق شاهد قهرمانی این تیم در لیگ برتر باشیم. 

در فوتبال زد و بند، جادوگری و... بوده و هست

فوتبال در تمام دنیا یک رشته جذاب و پر از حاشیه است. در فوتبال زدوبند وجود دارد ولی افراد دخیل تمام تلاش‌شان را کرده‌ و انجام می‌دهند که رد پای مستند به جا نگذارند مثل خیلی جاهای دیگر که بعدها صدایش درمی‌آید و ساده‌ترین مثالش اختلاس‌هاست! من سندی ندارم که بتوانم مستند درباره این مسائل صحبت کنم ولی یادم هست قبل از بازی یکی از تیم‌هایی که سرمربی‌اش بودم، گوشی موبایلم را چک نکرده بودم، بازی را سه بر یک باختیم. زمانی که سوار اتومبیل شدم تا به خانه بروم، دیدم ۳، ۴ ساعت قبل یعنی قبل از شروع بازی، برایم پیامکی ارسال شده و نوشته‌اند فلان بازیکن تیمت در یک سایت شرط‌بندی کرده و روی پیروزی سه بر یک حریف شرط بسته و حتی در یک بخش شرط‌بندی هم تیک زده یک گل تیم برنده از روی نقطه پنالتی به ثمر می‌رسد! شوکه شدم چون هم ۳ بر یک باخته بودیم و هم همان بازیکن با خطا در محوطه جریمه به تیم حریف پنالتی داده بود. مدرک خاصی نداشتم، همین حرف‌ها را با پرینت پیامک به فدراسیون فوتبال دادم ولی آن بازیکن محروم نشد چون مدارک سندیت لازم را نداشت. بارها دیده‌ام قبل از بازی یکی از اعضای ناشناخته تیم حریف یک بطری آب دستش گرفته و در چهار گوشه زمین می‌ریزد. چون به جادوگری و این مسائل اعتقاد ندارم، با تعجب نگاه می‌کنم و می‌خندم چون بارها اتفاق افتاده همان بازی را با نتیجه خوب برنده شده‌ایم. نمی‌دانم شاید اگر اعتقاد داشتم درگیرش می‌شدم یا به جای خندیدن، دل‌شوره‌ می‌گرفتم. 

شایعه و اتهام همه جا هست 

در فوتبال همان‌طور که جذابیت و حاشیه وجود دارد، شایعه و اتهام رایج است. در فوتبال ما به‌ازای هر بازیکن تقریباً یک واسطه وجود دارد. وقتی به اصطلاح دست زیاد شود حاشیه، شایعه، اتهام، زدوبند، دشمنی و... هم شدت پیدا می‌کند. در روزهای گذشته شایعاتی مبنی بر محرومیت چند نفر در فوتبال در فضای مجازی دست به دست شده که قابل تأیید نیست. اگر واقعاً تخلفی صورت گرفته که باید اعمال قانون شود و بنده در مسند تصمیم‌گیری یا بررسی تخلفات نیستم و شنیده‌هایم مثل سایر افراد است که اخبار را دنبال می‌کنند. به نظرم بودن برنامه ۹۰ با اجرای یک مجری صادق و نترس خیلی بیشتر به درد فوتبال می‌خورد و باعث می‌شد متخلفین با ترس و چراغ خاموش‌تر کار کنند. به عنوان یک فوتبالی معتقدم فوتبال ما برای کاهش مشکلات حداقل باید در هفته دو برنامه ۹۰ داشته باشد.

منبع: خبرورزشی

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: