پایگاه خبری خانه فوتبال:

قتل فجیع دلخراش همه را شوکه کرد.قتل فجیع بدست پدر دلشکسته.قتل فجیع هر روز در عین ناباوری بیشتر می شود.

قتل فجیع دختر بیچاره به دست خواستگار پشیمان

بعد ازیک ماه رد پسرجوان را درجنوب شهرزدیم وشبانه دریک مسافرخانه اورادستگیر کردیم. صبح روزبعد پسر۳۰ساله روبه‌رویم نشست. از رفتارش معلوم بود که تحصیلکرده و آدم حسابی است.
رازگشایی از قتل دختر جوان که قربانی جنایت پسر موردعلاقه‌اش شده بود خاطره‌ای است که یک کارآگاه جنایی آن را روایت کرده است.
​اوایل اسفند بود و کم‌کم شهر بوی بهار گرفته بود. آن سال انگار بهار می‌خواست زودتر بیاید و برای آمدنش عجله داشت. از صبح چند پرونده را بررسی و هماهنگی‌هایش را با بازپرس‌های ویژه قتل انجام دادم. آن سال۳۲کشف پرونده قتل داشتم و از خودم راضی بودم و تلاش می‌کردم پرونده کشف نشده نداشته باشم. ساعت۱۱بود که زنگ تلفن ویژه قتل به صدا درآمد. افسر کلانتری پشت خط بود و تند تند صحبت می‌کرد. جناب سروان در طبقه دوم ساختمان هفت طبقه جسد یک زن در خانه‌اش پیدا شده است. سر جسد باد کرده و احتمالا قتل است. از او خواستم صحنه را حفظ کند تا خودمان را برسانیم. با یک تیم از تشخیص هویت راهی محل قتل درخیابان مطهری شدیم. 
ساعت نزدیک۱۲شده وکوچه مملو ازجمعیت بود. افسر کلانتری با دیدن ما راه را باز کرد و بعد ازعبور از نوار زرد رنگ بررسی صحنه جرم، وارد ساختمان و آپارتمان مورد نظر شدیم. همه چیز در نگاه اول عادی به نظر می‌رسید، اما جسد زن جوانی کنار شومینه در حالی افتاده بود که سرش بادکرده و کنارش تلفنی افتاده بود. پزشک قانونی با معاینه جسد اعلام کرد اصابت ضربه به سراین زن وخفگی‌اش، علت مرگ او بوده است. شروع به گشتن داخل خانه کرده و یک قابلمه خونی زیر سینک آشپزخانه پیدا کردیم. دیگر مطمئن شدیم که این زن به قتل رسیده است. همسایه‌ای که به پلیس خبر‌داده بود، دربازجویی مدعی شد، دیشب از خانه رویا (مقتول) صدای جر و بحث می‌آمد، اما خیلی زود تمام شد. صبح نگران اوشدم و چندبار مقابل خانه‌اش رفتم، اما کسی در را باز نکرد. چون کفش رویا جلوی در بود مطمئن شدم بلایی سرش آمده و برای همین به پلیس زنگ زدم. از زن همسایه به خاطر مسئولیت‌پذیری‌اش تشکر کردم و کم‌کم باید صحنه را ترک می‌کردیم. ساعت پنج ازخانه بیرون آمدم در حالی‌که فقط اسم مقتول را می‌دانستم. صبح به اداره رفتم و دیدم مادر و پدر رویا گریه‌کنان منتظرمن هستند.
پدر او مدعی شد قاتل مردی به نام رضا، دوست دخترم است. او چند وقتی است که با دخترم بود، اما الان خبر ندارم کجاست. با شناسایی هویت رضا سریع آدرسش را پیدا کردم و سراغش رفتم، اما هیچ خبری از او نبود. به محل کارش در نزدیکی خانه رویا رفتم، اما همکارانش گفتند که از دو روزقبل سر کار نیامده است. دیگر برایم مسجل بود قاتل رضا است، اما چرا باید دختر موردعلاقه‌اش را بکشد. بعد ازیک ماه رد پسرجوان را درجنوب شهرزدیم وشبانه دریک مسافرخانه اورادستگیر کردیم. صبح روزبعد پسر۳۰ساله روبه‌رویم نشست. از رفتارش معلوم بود که تحصیلکرده و آدم حسابی است. ازاوخواستم هرچه شده است را براساس واقعیت بگوید.

لیوان آبی خواست که به او دادم. بعدازتازه کردن گلویش، شروع به صحبت کرد: «جناب سروان من قاتل رویا هستم، اما نمی‌خواستم او را بکشم. نمی‌دانم چرا یکباره این غلط را کردم. من و رویا سه سال قبل با هم آشنا شدیم و کم‌کم ارتباط‌مان شکل گرفت. حتی خانواده‌ها می‌دانستند ما با هم رفت و آمد داریم. از شش ماه قبل من متوجه شدم ما به درد هم نمی‌خوریم و به‌همین خاطر منطقی با او صحبت کردم که ارتباط‌مان را پایان دهیم، اما او نمی‌پذیرفت و خواستار ادامه دوستی بود. هربارمی‌گفتم فرصت بدهم تا باور کند، اما او بدتر می‌کرد. روز حادثه به خانه‌اش رفتم و گفتم ارتباط ما باید تمام شود که او قبول نکرد و سر وصدا راه‌انداخت. من عصبانی بودم و نمی‌توانستم با صحبت، آرامش کنم. یکباره نمی‌دانم از کجا قابلمه جلوی دستم آمد و ضربه‌ای محکم به سررویا زدم که بیهوش شد. وقتی دقت کردم دیدم نفس نمی‌کشد. سیم تلفن را دور گلویش فشار دادم که مطمئن شوم مرده است. برای فرار از قانون صحنه‌سازی کرده و بعد فرار کردم.»
​​​​​​​با اعترافات رضا، پرونده‌ای که به نظر می‌رسید کشف آن سخت باشد، رازگشایی شد.

 همسرکشی هولناک بعد از جدال در شورای حل اختلاف با شلیک

مرد خشمگین وقتی نتوانست در شورای حل اختلاف با همسر سابقش به توافق برسد، همانجا با شلیک گلوله زن جوان را به قتل رساند.
سرهنگ ایرج کاکاوند فرمانده انتظامی شهرستان کاشان گفت: مرد جوانی که به علت اختلاف با همسر سابق خود با اسلحه گرم اقدام به قتل وی کرده و از محل متواری شده بود، در عملیات مأموران انتظامی این شهرستان نیم‌ ساعت پس از جنایت دستگیر شد.
این فرد که برای حل اختلاف به همراه همسر سابقش به یکی از مراکز حل اختلاف مراجعه کرده بودند، پس از پایان جلسه و هنگام بیرون آمدن از آن مرکز اقدام به شلیک با سلاح گرم به سمت همسر سابق خود کرده و از صحنه متواری شد.
فرمانده انتظامی شهرستان کاشان با اشاره به کشف یک قبضه سلاح کلت کمری از متهم تصریح کرد: در تحقیقات اولیه پلیس مشخص شد انگیزه قاتل از وقوع این قتل برخی اختلافات قبلی با همسر سابقش بوده است.
وی با بیان اینکه متهم پس از تشکیل و تکمیل پرونده به مراجع قضایی معرفی می‌شود، گفت: کنترل احساسات از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و افراد در مواجهه با اتفاقات لازم است با کنترل احساسات خود رفتاری عاقلانه داشته باشند تا از بروز حوادث ناگوار و ناخوشایند جلوگیری شود.

جزئیات قتل فجیع زن راننده به دست سه مرد

به دنبال فقدان یک زن راننده و کشف جسد ناشناس سوخته در بیابان‌های شرق تهران، ۳ مرد جوان در جریان تحقیقات جنایی بازداشت شدند.
اوایل بهمن‌ماه امسال، دختر جوانی به شعبه نهم دادسرای امور جنایی رفت و هنگامی که مقابل بازپرس عظیم سهرابی قرار گرفت، گفت: مادرم راننده تاکسی اینترنتی است، او روز گذشته با خودروی پراید خود از خانه خارج شد اما دیگر بازنگشته است؛ نگرانش هستم، لطفا کمک کنید.
پس از ثبت شکایت و تشکیل پرونده، تیمی از کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی وارد عمل شدند و با اقدامات فنی و مخابراتی پی بردند، آخرین تماس زن گمشده با یک مرد جوان در محدوده ورامین بوده و پس از آن تلفن همراهش خاموش شده است که همین ماجرا شک تیم جنایی را بر انگیخت!
کارآگاهان جنایی در نخستین گام با اقدامات اطلاعاتی گسترده هویت مرد جوان را به نام حامد شناسایی و او را در یک عملیات بازداشت کردند که در میان این تحقیقات جنایی به صورت اتفاقی جسد سوخته ناشناس یک زن جوان در نیزار‌های اطراف شرق تهران توسط رهگذران کشف شد اما خبری از خودروی پراید نبود.
بررسی‌ها همچنان ادامه داشت تا اینکه تنها متهم پرونده از یک جنایت هولناک پرده برداشت و در بازجویی‌ها گفت: کارگر هستم؛ در روز حادثه به همراه 2 نفر از دوستان خود تاکسی اینترنتی گرفتیم در مسیر بودیم که آن 2 نفر باانگیزه سرقت طلاهای زن راننده یک پارچه به گردن او انداختند و دست به جنایتی هولناک زدند در ادامه نیز جسد را در بیابان‌ها رها کردند و با یکدیگر پا به فرار گذاشتیم.
تیم جنایی پس از دریافت این اطلاعات مهم خیلی زود راهی مخفیگاه متهمان دیگر پرونده شدند و آنها را در یک عملیات ضربتی دستگیر کردند و هدف تحقیقات قرار دادند که متهمان منکر هرگونه ارتکاب قتل شدند و ادعا کردند که در این جنایت نقشی نداشتند و حامد بی‌دلیل پای آنها را به این ماجرا باز کرده است.

از سوی دیگر در بازرسی از خانه حامد یک انگشتر طلا پیدا شد که در ادامه مشخص شد این انگشتر برای زن راننده بوده که همین موضوع کافی بود تا فرضیه به قتل رسیدن زن جوان به دست حامد پررنگ شود! پس از پایان تحقیقات میدانی، کارآگاهان پلیس آگاهی ماموریت یافتند تا با اقدامات اطلاعاتی درباره این جنایت تحقیق و خودروی پراید زن جوان را کشف کنند.

 با دستور قاضی سهرابی از شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران، جسد سوخته برای نمونه‌برداری و آزمایش‌های DNA به پزشکی قانونی منتقل شد همچنین تحقیقات کارآگاهان جنایی جهت روشن شدن زوایای پنهان پرونده ادامه دارد.

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: