پایگاه خبری خانه فوتبال:

باز هم قتل دلخراشی دیگر همه را شوکه کرد.قتل مقوله ترسناک و عجیبی است حال اگر قتل درباره کشتن یک کودک باشد که دیگر وحشتناک تر می شود.قتل آدمی را نابود و خانواده ایی را عزادار میکند.قتل جنبه های مختلفی دارد.قتل هر روز در عین ناباوری بیشتر می شود.

قتل وحشتناک دختر ۷ ساله به دست پدرش

جمعه ۲۳ مهر ماه حدود ساعت یک بامداد «آوا.ی» اهل شهرستان هیدج در استان زنجان توسط پدرش با ضربه چاقو کشته می‌شود. چند ساعت پس از حادثه پدر این کودک با پلیس تماس می‌گیرد و به قتل فرزندش اعتراف و ادعا می‌کند؛ «تحت‌تاثیر ماده مخدر شیشه» جنایت را مرتکب شده است.

به گزارش سایت دیده‌بان ایران؛ اواخر مهر‌ماه دختری ۷ ساله هنگامی که در خواب بود به‌طور فجیعی در خانه‌شان به قتل می‌رسد. جمعه ۲۳ مهر ماه حدود ساعت یک بامداد «آوا.ی» اهل شهرستان هیدج در استان زنجان توسط پدرش با ضربه چاقو کشته می‌شود. چند ساعت پس از حادثه پدر این کودک با پلیس تماس می‌گیرد و به قتل فرزندش اعتراف و ادعا می‌کند؛ «تحت‌تاثیر ماده مخدر شیشه» جنایت را مرتکب شده است.

پلیس پس از اطلاع از این موضوع در محل حاضر و با پیکر خون‌آلود دختر‌بچه مواجه می‌شود. عوامل اورژانس آوا را به بیمارستان منتقل می‌کنند، اما این دختر خردسال به علت شدت جراحات وارده در بیمارستان جانش را از دست می‌دهد. بررسی‌ها در مورد این حادثه نشان می‌دهد؛ آوا «قربانی اختلافات خانوادگی و حکم صادرشده از سوی دادگاه» بوده است. یکی از اهالی در همین راستا می‌گوید: «مادر آوا مدتی پیش از حادثه به دلیل اعتیاد همسرش از او جدا می‌شود. با وجود پیگیری‌های فراوان مادر آوا برای دریافت حضانت این کودک، دادگاه حاضر به واگذاری سرپرستی آوا به مادرش نمی‌شود. دادگاه در حالی با درخواست حضانت مادر مخالفت کرده که این زن، در سلامت کامل، با توانایی مالی کافی بوده است.»

اما خواهر متهم (عمه آوا) از اتفاقی که افتاده اینگونه روایت می‌کند؛ برادرم، مادر آوا را به خاطر یک‌سری مسائل طلاق داد. دو بار به گوش برادرم رسید که همسرش به زندگی‌شان وفادار نبوده است. آوا در هفته چند روز پیش مادرش بود و چند روز هم پیش پدرش. ما اصلا نمی‌دانیم چرا این اتفاق افتاد. برادرم عاشق آوا بود.»

«بهروز آفرینش» رییس شورای شهرستان هیدج نیز در مورد این حادثه تلخ توضیح می‌دهد؛ اخباری که در مورد این قتل منتشر شده درست است، اما جزییات بیشتر را نمی‌دانم.

جنایات در ایران با انگیزه‌های متفاوت رخ می‌دهد. به‌طوری‌که مهدی معصوم‌بیگی، جانشین پیشین پلیس پیشگیری نیروی انتظامی و رییس کمیته امنیتی و انتظامی معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه در این باره گفته بود که انگیزه قتل‌ها در هفت بخش قابل دسته‌بندی است؛ «خیانت زوجین، اختلافات مالی و ملکی، قتل ناموسی، نزاع و درگیری خیابانی و لحظه‌ای، سرقت و قتل ناشی از مصرف مواد صنعتی و جنون‌آمیز و قومی قبیله‌ای».

عمه آوا در مورد چگونگی مطلع شدن از حادثه می‌گوید؛ برادرم و همسرش در خانه پدری ما در هیدج زندگی می‌کردند. شب حادثه یکی از همسایه‌ها به من زنگ زد و گفت آوا حالش خوب نیست، سریع خودتان را به بیمارستان بوعلی برسانید. بعد متوجه شدیم این اتفاق افتاده است.

او در ادامه توضیح می‌دهد: «آوا چند ماهه بود که برخی به برادرم اطلاع دادند همسرت با مرد دیگری در ارتباط است. حدود سه سال با برادرم صحبت کردیم تا از ماجرایی که پیش آمده به خاطر آوا چشم‌پوشی کند. بعد از سه سال برادرم داشت با این قضیه کنار می‌آمد که ما متوجه شدیم مادر آوا باز با مرد دیگری در ارتباط است. این قضیه به قدری برای برادرم دردناک بود که تصمیم گرفت همسرش را طلاق بدهد. مادر آوا تمایلی به جدایی نداشت، اما برادرم با مدارکی که از ارتباط همسرش با این دو نفر داشت حاضر به زندگی نشد و به مادر آوا گفت طاقت نفر سوم را ندارد و باید جدا شوند.

بعد از این فشارها برادرم به کشیدن سیگار روی آورد. برادرم تا پیش از این ماجراها حتی سیگار هم نمی‌کشید. قبل از حادثه برخی همسایه‌ها دیده بودند برادرم چند سیگار باز در کیسه نایلون دستش بود و به سمت خانه‌شان می‌رفت. ما نمی‌دانیم داخل سیگارها چه بود.

ماموران کلانتری به ما گفتند ماده مخدر داخل سیگار بوده است. قبل از این اتفاق هرچه به برادرم گفتم حضانت آوا را به مادرش بدهد، قبول نمی‌کرد. من نمی‌گویم برادرم اشتباه نکرده و حق با اوست، اما معتقدم مادر آوا برادر مرا به این نقطه رساند. برادرم عاشق آوا بود.»

قتل

جزئیات هولناک از قتل مرد جوان به دستور همسرش

 رسیدگی به این پرونده مخوف در یکی از روزهای گرم شهریور سال۹۸ شروع شد. زنی سراسیمه به یکی از کلانتری‌های کرج رفت و مدعی شد شوهرش سعید ۳۹ساله که دیروز خانه را برای کار ترک کرده بود، برنگشته و دیگر خبری از او ندارد. این جمله کافی بود تا تیمی از کارآگاهان جنایی برای کشف راز این پرونده تشکیل شود. 

در نخستین گام افسر پرونده برای کشف سرنخی تازه دستور داد مکالمات و تماس‌های زن جوان به نام مهری ۳۴ساله تحت کنترل قرار گیرد. با کنترل تماس‌های تلفنی مهری بود که کارآگاهان دریافتند این زن با مرد غریبه‌ای به نام ناصر رابطه مخفیانه‌ای دارد. بنابراین ناصر به آگاهی منتقل شد و در تحقیقات بعدی مشخص شد که وی آخرین فردی بوده که قبل از ناپدید شدن سعید با او در تماس بوده است.

بازجویی‌های فنی ادامه پیدا کرد و سرانجام ناصر در اظهاراتش به رابطه مخفیانه با مهری اعتراف کرد؛ اعترافی که راز یک جنایت مرموز را نشان می‌داد.

ناصر در جریان اعتراف‌های تکان‌دهنده به رابطه نامشروع مخفیانه‌اش با مهری اشاره کرد و گفت: مدتی بود که با مهری رابطه داشتم و بعد از رابطه‌های مکرر بود که شیفته او شدم و این شیفتگی به حدی رسید که دلباخته هم شدیم و برای دیدن همدیگر لحظه‌شماری می‌کردیم. مهری در ملاقات‌هایی که باهم داشتیم، بارها گفته بود که شوهرش را دوست ندارد و او را آزار می‌دهد.

دستور قتل توسط زن خائن

ناصر ادامه داد: پس از مدتی سعید متوجه ارتباط ما شد و از من خواست تا با هم ملاقات کنیم. وقتی موضوع را به مهری گفتم، او پیشنهاد داد تا سعید را به باغی که متعلق به یکی از دوستان مهری بود، بکشانم؛ سپس با همدستی پسرعمه‌ام به نام شهرام او را با چاقو کشتیم و جسدش را داخل چاهی در باغ متروکه انداختیم.

با اعتراف ناصر بود که بازپرس کشیک قتل و تیمی از مأموران آگاهی به باغ متروکه در محمدشهر رفتند و جسد سعید را چند روز بعد از جنایت در عمق ۱۰ متری یک چاه وسط باغ کشف کردند. با دستور بازپرس کشیک قتل جسد سعید به پزشکی قانونی منتقل شد.

قتل / بازداشت مهری و شهرام

با پیدا شدن جسد سعید بود که دستور دستگیری مهری و شهرام دیگر متهمان این پرونده از سوی بازپرس صادر شد و خیلی زود زن خیانتکار و پسرعمه ناصر دستگیر شدند. مهری و شهرام هم در ادامه بازجویی‌ها لب به اعتراف گشودند و راز جنایت خود را برملا کردند.

قتل / در دادگاه چه گذشت؟

مهری، ناصر و شهرام ۳ متهم این پرونده پس از صدور کیفرخواست از سوی دادسرای جنایی راهی زندان شدند و در صف محاکمه قرار گرفتند.

پس از یک سال نخستین مرحله محاکمه در شعبه اول دادگاه کیفری استان البرز برگزار شد اما این جلسه نتوانست قضات را برای صدور حکم آماده کند، بنابراین پس از تکرار جلسه رسیدگی که در آن اولیای‌دم خواستار قصاص عاملان قتل پسرشان بودند، متهمان به نوبت پشت میز محاکمه ایستادند.

نخست زن جوان به اتهام معاونت در قتل شوهرش و رابطه پنهانی با مرد غریبه تحت محاکمه قرار گرفت. این زن که در توجیه رابطه‌اش به آزار و اذیت‌های سعید اشاره می‌کند، مدعی شد از دست رفتارهای بد شوهرش تن به دوستی با مرد غریبه داده است.

او ادعا کرد: از کتک‌های سعید خسته شده بودم، حتی او حاضر نبود مرا طلاق بدهد.

پس از پایان اظهارات مهری بود که ناصر در مرحله دیگری مقابل دادرسان دادگاه ایستاد و از عشق و عاشقی‌اش گفت. او مدعی بود به خاطر این عشق دست به این جنایت زده است تا زمینه ازدواجش با مهری فراهم شود.

متهم دیگر پرونده که پسرعمه ناصر است و شهرام نام دارد، با بیان اینکه فریب خوردم، گفت: پسردایی‌ام از من خواست این مرد را که مرد بدی است و ظلم زیادی در حق مهری کرده و مانع ازدواج آنهاست، به باغی بکشانیم و بعد او را ۲ نفری با چاقو به قتل رساندیم و برای اینکه راز این جنایت پنهان بماند، جسد او را داخل یک چاه در باغ متروکه انداختیم و هیچ وقت فکر نمی‌کردم روزی این ماجرا فاش شود. من اشتباه کردم و اصلاً نباید فریب حرف‌های پسردایی‌ام را می‌خوردم.

قتل / حکم اولیه دادگاه

با پایان جلسه سردار دوستعلی جلیلیان اظهارداشت: در پی تماس تلفنی با مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر قتل مردی میانسال در مراسم عروسی دخترش مقابل در یکی از تالارهای پذیرایی در خیابان اصلی شهرستان زابل ، بلافاصله ماموران پلیس آگاهی در صحنه حاضر و اقدامات تخصصی خود را جهت شناسایی و دستگیری عامل این جنایت آغاز کردند.

وی افزود: با حضور ماموران در محل و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد، مردی ۵۵ ساله به علت اصابت ضربه چاقو از پشت کمر دچار جراحت و خونریزی شدید و به مراکز درمانی منتقل شده که به علت شدت جراحات وارده در مسیر بیمارستان فوت کرده است.

فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان تصریح کرد: در همان بررسی های اولیه پلیس مشخص شد قاتل که همسرمقتول بوده به دنبال اختلاف خانوادگی در پایان مراسم عروسی دخترش با وی درگیر و با ضربه چاقو از ناحیه پشت کمر، شوهر خود، را به قتل می رساند.

وی ادامه داد: در نهایت کارآگاهان پلیس با انجام اقدامات تخصصی، قاتل در کمتر از ۳۰ دقیقه توسط پلیس شناسایی و دستگیر که انگیزه قتل اختلافات خانوادگی عنوان شد.

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: