پایگاه خبری خانه فوتبال:

مسعود شجاعی، کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران روز جمعه در برنامه «رخ به رخ» با اجرای امیرعلی دانایی در شبکه دو سیما حضور یافت. برنامه «رخ به رخ» با دکوری ۳۶۰ درجه که ساختار آن همسو با نام و محتوای برنامه است و برای نخستین بار در برنامه‌های تلویزیونی طراحی و اجرا شده، روانه آنتن می‌شود. کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران در این برنامه صحبت‌هایی را مطرح کرد که کمتر از او شنیده‌اید. متن گفتگوی شجاعی و دانایی را در ادامه می‌خوانید:

در این ۱۰- ۱۵ سال اخیر باب شد که فوتبالیست‌ها آرایشگر شخصی داشته باشند. شما هم آرایشگر شخصی داشتید؟

از زمانی که برگشتم ایران گاهی، قبل تر بچه تر بودم و به این چیزا فکر نمی‌کردم و مدل موی عجق وجقی داشتم که همان راخودم درست می‌کردم. موهای صاف و بلندی داشتم که بعد از بازی فر می‌شد البته ادم وقتی مرتب باشد قیافه خودش رو ببیند حس خوبی به انسان دست می‌دهد. بچه‌ها که این کارها رو انجام می‌دادند طبیعتا کنار بچه‌ها آرایشگرها که می‌آمدند من هم موهایم را درست می‌کردم ولی اینجوری نبود که حتما قبل بازی باشد.

از تیم‌های ملی خارجی طرفدار کدام تیم هستید؟

سنم که کمتر بود برزیل ولی الان اسپانیا.

از روی لباس پوشیدن آدما رو قضاوت می‌کنید؟

اصلا قضاوت نمی‌کنم اما تا حدودی می‌توانم حدس بزنم.

متولد شیرازی؟ از تولد در شیراز پیچ و خم‌ها و مهاجرت‌هایی که به شهرهای مختلف داخل کشور داشتی تا بازی در اروپا اسپانیا قطر یونان په چیزایی باعث شده که مسعود شجاعی امروز ساخته بشه؟

فکر می‌کنم اگر مهمترینش رو بخوام بگم سختی‌هایی که کشیدم و اینو همیشه به کسایی که میپرسن پدرمادرایی که لطف دارن به ما و میخوان که به بچه‌هاشون نوجوان‌ها توصیه ای بکنیم همیشه بهشون میگم باید سختی بکشن. اینو من اعتقاد دارم البته نسل عوض شده شاید یکم درکش سخت باشه اما من اعتقاد دارم اگر توی هر کاری سختی نکشی نمیتونی موفق باشی و سختی هم تعریفش مفصل است. به غیر از سختی‌های تمرین، این خیلی طبیعیه در همه جهان فوتبالیست‌ها از قشر پایین و شرایط سخت هستن نمونه بارزش اقای رونالدو در شرایط سخت هم خانوادگی هم اقتصادی زندگی میکردن ولی خب الان آقای فوتبال هستن من فکر میکنم اون شلاق خوردنه بیشتر مربوط به زمین و تمرینات سخت میشه ولی باید سختی کشید وقتی نسل جدید با ماشین شخصی میرن سر تمرین و ابمیوه اماده و انواع مکمل‌ها سختی نمیکشن در رشته ی خودم میتونم بگم اینجوری ادم فوتبالیست نمی‌شود. تو کوچه بازی کردن خودش یه تمرین بود من یادمه ۱۰ ۱۱ سالم بود همش تو کوچه داشتم بازی میکردم انقد عاشق فوتبال بودم برام مهم نبود کجا باشه همه‌ی ماها سختی کشیدیم من یادمه فوتبالم و رسمی‌از آبادان شروع کردن تو گرمای ۵۰ درجه ۱۱ سالگی که آب شرب نداشتیم و همون آب خیلی هم داغ بود و تو اون گرما که کف کفش و سوراخ می‌کرد و من سه چهار تا جوراب پام میکردم که فقط پام زخمی‌نشه

از آبادان به سایپا آمدی؟

من شیراز به دنیا اومدم تا کلاس اول ابتدایی که شیراز گذروندم بعد به خاطر شغل پدرم اومدیم آبادان اونجا فهمیدم که میتونم فوتبالیست بشم شروع کردم تمرین کردن با تیم بهداری بهداشت صنعت نفت و بعدش چند سال اونجا بازی کردم تا سوم راهنمایی هم اونجا درس خوندم بعد به خاطر شغل پدرم مهاجرت کردیم یک سال کرج و دوران سختی بود ولی بعدش اتفاق‌های خوبی افتاد و به خاطر همین میگم اگر سختی زیاد تحمل کنی و آگاهانه و راه درست رو بری امکان نداره به بن بست بخوری بخوری

۱۰۰ بازی برای اوساسونا انجام دادی. خیلی سخته در لیگی مثل اسپانیا ۸ گل بزنی. احساست در بازی ملی تا باشگاهی چقدر تفاوت داشته؟

این شعار کارلوس کی روش بود. می‌گفت ما همیشه پیراهنی که می‌پوشیم باید تلاش کنیم در جایگاه بهتری قرارش بدیم ما صاحب این پیراهن نیستیم و این حرف همون حسی است که خودم داشتم، آدم برای چیزی که به سختی به دست میاره سعی میکنه راحت از دست نده و بهترین باشه ولی پیراهن تیم ملی حس و حال دیگه ای داره چون برا مملکتیه که توش بزرگ شدی رشد کردی میخوای براش افتخار افرینی کنی پیروزی کسب کنی و با همه وجود در هر کشوری که بودم هوادار محدود داری ولی شما داری زیر پرچم کشورت بازی میکنی ایرانی که ۸۰ میلیون جمعیت داره و داری خوشحالشون میکنی و این بهترین حس دنیاست. خیلی خاص بود چون تو بازیکن استقلال پرسپولیس نبودی ولی کاپیتان تیم ملی شدی و جز بازیکن‌های محبوب  کی روش بودی.

۸ سال ارتباطت را حفظ کردی و کاپیتان تیم کی روش شدی دو تا جام جهانی با وی رفتی رکورد دار حضور در جام جهانی هستی امیدی نداری که دوباره دعوت بشی؟

چرا صد درصد همه تلاشم و میکنم تا روزی که بتوانم مفید باشم و امسال حس میکنم سال فوق العاده را پشت سر خواهم گذاشت

این همه عکست، اخبارت در جاهای مختلف کار شده اولین باری که توی روزنامه یا مجله تصویر خودت و دیدی چه حسی داشتی؟

مربوط به خیلی سال پیش خودم رفتم روزنامه را خریدم و چک کردم اولین بار مسابقات مهارت‌های فردی بود ۱۴،۱۵ سالم بود در مسابقات چهارم شدم و آن سفر و مسابقه؛ همه‌اش برایم هیجان بود چون بار اول بود سوار هواپیما می‌شدم اولین بار بود همبرگر می‌خوردم و برای اولین بار اومده بودم تهران بعد که برگشتیم دیدم یک روزنامه عکسم را چاپ کرده که در مسابقات مقام چهارم را بدست آورده ام. در سال اول صنعت نفت اولین بازی بعد از نیم فصل دوم که آقای قاسم پور مربی شدن اون زمان هم خیلی بهم بازی نرسید و خیلی نگران بودم و استرس داشتم و جدید بودم در تیم و در اولین بازی فجر سپاسی ایشون منو بازی دادن دومین بازی ملوان بود اونم ابادان ۳۰ دقیقه اول صدای تماشاگرها رو میشنفتم هی میگفتن بابا اینو عوضش کنید خلاصه دقیقه ۳۰ یه توپی بهم رسید با پای چپ گل زدم و اون بازی رو یک هیچ بردیم انگار تو رویا بودم باورم نمیشد دومین بازی لیگ رده بزرگسالان بتوانم گل بزنم بعد از اون دنیا برام رنگی بود.

 حس قدر شناسی به شکل عجیبی در تو زنده شده یا بوده؟

دوست ندارم خیلی شعاری بشه ولی همیشه در زندگیم قدردان آدم‌ها هستم؛ اول از همه قدردان خدا هستم نمیدونم بگم نگم ولی همیشه وقتی از خونه میام بیرون یا بیدار میشم از خدا تشکر میکنم برای یک روز خوب دیگه که هستم سرحالم اطرافیانم خوبن و همیشه از خدا می‌خوام که کمک کند انسان خوبی باشم و این تنها چیزیه که همیشه از وی می‌خواهم.

با اولین دستمزدی که در فوتبال گرفتی چی خریدی؟

۱۵ هزار تومان بود که به مادرم دادم. اولین پولی که به صورت ماهیانه میگرفتم ۵۰ هزار تومن بود همیشه اول میرفتم پیتزا میخوردم بعد میرفتم میوه شیرینی میخریدم حس پدر خونه رو داشتم بقیه پول رو هم میدادم به مادرم و خیلی لذت بخش بود.

جلو کدوم بازیکن‌های بزرگ دنیا بازی کردی که برات جذاب بوده؟

رونالدو _  مسی -  ژاوی

لباسشون و هم گرفتی ؟

نه دوست ندارم و هیچ وقت نگرفتم

رونالدو یا مسی؟

از بازی جفتشون لذت میبرم اقای رونالدو رو خیلی براشون احترام قائلم به خاطر اینکه برای چیزی که دارن خیلی زحمت کشیدن اقای مسی ولی استعدادش خدادادی است.

کاپیتانی در جام جهانی چه حسی برای تو داشت؟

غرور

مثلا نیمار از کاپیتانی تیم ملی برزیل انصراف داد ؟

کاپیتانی فقط به بازوبند بستن توی زمین نیست اون مسئولیت‌هایی که بیرون زمین داری خیلی سنگین تره. خب شاید ایشون برا همین قبول نکرده شاید سخت باشه ولی من دوست دارم چون کمک کردن و دوست دارم کمک کردن فقط مالی نیست فکری هم هست و این کاپیتانی هدفم بود و برام حس غرور بود که کاپیتان ۸۰ میلیون جمیعت هستم.

در دوران کودکی شده خراب کاری کنی و فرار کنی؟

شیطنت کودکی که بله چون خیلی هم به فوتبال علاقه داشتم ولی از دوستام مظلوم تربودم ولی بزرگ تر که شدم سعی میکنم اشتباهاتم را گردن بگیرم.

قهرمان دوران کودکیت کیه؟

ببتو، عاشق ببتو بودم و همیشه بازی‌هاش و دنبال میکردم و همیشه برام جذاب بود که با اون فیزیکی که داره ولی خیلی خوب بود منم تو اون سن‌ها که ایشون و دوست داشتم فیزیکم شبیه ایشون بود یعنی همه میگفتن چقد ریزه میزه س چقد لاغره همونجا هم عاشق شماره ۷ شدم

با علی دایی هم کار کردی؟ 

بله افتخار داشتم با ایشون کار کنم لازم نیست من بگم ولی اسطوره فوتبال ایران بزرگ مرد و من فکر میکنم که خیلی به حقشون نرسیدن فوتبال رو عرض نمیکنم زمان مربیگری.

زمانی که مربی شدن زمان درستی بود؟

اگر شدند حتما صلاح دونستن که میتونن ولی در کل من واقعا از دورانی که باهاشون کار کردم لذت بردم و افتخار داشتم کنارشون بازی کنم. جام جهانی و مربی من هم بودن و خیلی بهم اعتماد و لطف داشتند.

چی بهت استرس میده ؟

هیاهو زیاد  - شلوغ کاری‌های الکی  خیلی بهم استرس میده همیشه دوست دارم محیطی که هستم در آن آرامش باشه.

ولی عجیبه کسی که تو جوهای عجیب استادیوم‌های اروپا – جام جهانی – استادیوم ۱۰۰ هزار نفری بازی کرده هیاهو بهش استرس میده پس چجوری این استرس و تو زمن فوتبال کنترل میکنی؟

همه تایم تنهایی و خلوت و تایم‌هایی که رو خودم کار می‌کنم شاید اون تایم کوتاه خیلی سخت نباشه.

پس از خلوت خودت انرژی می‌گیری؟

 دقیقا سعی میکنم خودم باشم و تمرکز می‌کنم زیاد به سر صدا توجه نمی‌کنم. به خاطر همین هم محبت دارن درست نیست بگم ولی نه خیلی با تشویق‌ها هیجان زده میشم خوشحال میشم و نه این که خیلی شده هو کردن با اونم خیلی ناراحت نمیشم.

انسان خوبی بودی؟ آدم بودی؟ ادم خوب؟

سعی کردم همیشه باشم نمیدونم تا چه حد موفق بودم اشتباه کم نداشتم ولی همیشه تلاش کردم از روز قبل بهتر باشم انسان بهتری باشم این که موفق بودم توی کار یا نه رو بقیه باید قضاوت کنن ولی تو همیشه با خودت زمزمه کن که فقط تنها چیزی که مهم باشه برات که انسان خوبی باشی که به کسی آسیبی نرسونی.

با هواپیما کجا میری؟

من گل و گیاه و جنگل خیلی دوست دارم و کمتر دریا و اولین سفرم و میرم اسیای شرقی اونجا طبیعت بی نظیری داره

با کی میری؟

ترجیحا با خانواده همسر پدر مادر خواهر برادر تا جایی که جا داشته باشه.

اهل غذای محلی جایی که میری هستی؟

بله خیلی هر کجا که میرم حتما غذای محلی اونجا رو امتحان کنم.

غذای مورد علاقه‌ت هم که عدس پلواست؟

ذائقه‌ها تغییر میکنه و هنوزم عدس پلو خیلی دوست دارم با کشمش و گردو مادرم درست میکنه خانومم هم یاد گرفته فسنجون و همه غذاهای دریایی به خصوص سوشی هم خیلی دوست دارم.

تعطیلات خوب از نظر تو چیه؟

سفر به جایی که با ادمایی که دورت هستن حالت رو خوب میکنن باشی یه جای خیلی سرسبز گل و گیاه باشه چون من عاشق گل و گیاهم و باغبونی هم میکنم از خیلی ساله و آخرین دستاوردم هم که هنوز نهاله پیوند لیمو با پرتقال بوده اینا رو از هسته چسبوندم زیر خاک حالا ببینیم جواب میده.

کارتون مورد علاقه‌ات چیه؟

پسرشجاع - دکتر ارنست - بچه‌های الپ.

سریال ایرانی اون دوران؟

آیینه – ارایشگاه زیبا – قصه‌های مجید – اوشین خانه سبز رو هم خیلی دوست داشتم.

تیم مورد علاقه ات را انتخاب کن؟

اگر چهار چهار سه بچینیم دفاع راست مهدوی کیا دفاع چپ مجتبی محرمی.‌هافبک وسط خیلی سخته کریم باقری سیروس قایقران مجید نامجو و قلعه نویی و مهاجم هم که  قطعا علی دایی.

حالا کی مربی باشه؟

حشمت مهاجرانی – کارلوس کیروش

اگر بخواد بازی خداحافظی یک روزی برات اتفاق بیوفته دوست داری مقابل کدوم تیم باشه؟ 

خیلی سخته نمیدونم ولی باشگاهی مثل اوساسونا.

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: